آیا علی دایی به فوتبال برمیگردد؟
بدون شک، علی دایی یکی از مفاخر فوتبال ایران و آسیا است و به غیر از مهارتها و آموختههایش که به نسل جدید منتقل میشود، حضور و فعالیت او در فوتبال حاضر نیز به ما سود میرساند، حتی از نظر ژورنالیستی. با این حال، باید بگوییم که فضایی که در حال حاضر در فوتبال شکل […]
بدون شک، علی دایی یکی از مفاخر فوتبال ایران و آسیا است و به غیر از مهارتها و آموختههایش که به نسل جدید منتقل میشود، حضور و فعالیت او در فوتبال حاضر نیز به ما سود میرساند، حتی از نظر ژورنالیستی. با این حال، باید بگوییم که فضایی که در حال حاضر در فوتبال شکل گرفته است، به گونهای نیست که جای آقای دایی به طور کامل خالی به نظر برسد. بدون تعارف، در این فوتبال، حاشیه و جنجال به متن چسبیده است، پردههای حرمت پاره شده و روزانه بیش از 20 بیانیه و مصاحبه جنجالی منتشر میشود.
دنیای اقتصاد نوشته است: “کارهای فنی ضعیف هستند و راهبرد چندانی ندارند. رتبه لیگ ایران در ردهبندی باشگاههای قاره به طور مداوم کاهش مییابد و تیمهای ملی ما نیز یکی پس از دیگری در برابر ناکامی قرار میگیرند. اما ما هنوز درگیری و دعوا داریم و تنشهای عصبی آزاردهنده و جنجالهای بیمورد که روحیه آدم را به هم میزنند. در این مدت، بسیاری از فردهای شایسته از فوتبال ایران رفتهاند یا شاید اجباری آن را ترک کردهاند؛ از مهدی مهدویکیا که در هامبورگ تحسین میشود، اما در ایران فرصتی برای کار آسان ندارد، تا کریم باقری که در اوج موفقیت از پرسپولیس جدا شده است.
بازنویسی شده:
به راستی، این روزها ممکن است حوزه فوتبال با وضعیت ناامیدکنندهای آماده همکاری محترمانه با علی دایی نباشد. او “عزیز” یک ملت است؛ یک سرمایه اجتماعی و یک نماد ملی که باید قدرت و ارزشش حفظ شود. آیا واقعا امروز این امکان وجود دارد؟ بدون شک اینطور نیست و شاید به همین دلیل، خود دایی در طول یک یا دو سال گذشته بارها تأکید کرده که هیچ مانعی برای فعالیت ندارد. با این حال، او از وضعیت فعلی لذت میبرد و ترجیح میدهد به فوتبال بازنگردد.
هیچکس به طور دقیق نمیداند که دایی در بهار سال ۹۸ با چه عوامل پشت پرده از فوتبال ایران رفت؛ اما اگر امروز قصد قضاوت داشته باشیم، باید بهصورت منصفانه بگوییم که این اتفاق، اقدامات و تصمیماتی که دایی پس از آن گرفته، ممکن است باعث ارتقای جایگاه وی نزد بخش قابل توجهی از مردم ایران شده باشد. او در حال حاضر حتی نسبت نزدیکتری به لقب همیشگیاش، یعنی “شهریار”، دارد؛ اسطورهای که در سطحی بالاتر از مشکلات روزمره فوتبال ایران قرار دارد و دارای یک موقعیت معتبر و بیطرح است.
مردم ایران این دایی را به عنوان خودی خود تشخیص میدهند؛ مردی که گاهاً در ویدئوهایی در جایگاه برجستهاش مشاهده میشود. بعضی او را میبینند که در دفتر کارش از بچههای بهزیستی میهمان پذیرایی میکند و بعضی در اواخر همین روزها شاهد تقدیم مدال قهرمانی او به یک زن ورزشکار میباشند. آیا ناراحت کننده نیست که این موقعیت دوباره تحت چالشهای غیرقابل قبول فوتبال ایران قرار گیرد؟
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید