ارتباط تاثیر سریال ها در مراجعه به جلسات تراپی
در دههی گذشته، ساخت فیلمها و سریالهایی با محتوای روانشناسی و تصویرسازی جلسات رواندرمانی یا “تراپی” در ایران و سراسر جهان رو به گسترش بوده است. این فیلمها و سریالها به طبع تأثیرات سینما بر افکار عمومی، نگاه و نظر مردم در جوامع نسبت به جلسات رواندرمانی را تحت تأثیر قرار دادهاند. پژوهشها در این […]
در دههی گذشته، ساخت فیلمها و سریالهایی با محتوای روانشناسی و تصویرسازی جلسات رواندرمانی یا “تراپی” در ایران و سراسر جهان رو به گسترش بوده است. این فیلمها و سریالها به طبع تأثیرات سینما بر افکار عمومی، نگاه و نظر مردم در جوامع نسبت به جلسات رواندرمانی را تحت تأثیر قرار دادهاند. پژوهشها در این حوزه نشان میدهد که این فیلمها و سریالها تأثیر قابل توجهی بر توقعات و پیشفرضها درباره رواندرمانی در افراد دارند. بدیهی است که این تأثیرات فیلمها و سریالها بر تمایل و میزان مراجعه افراد به روانشناسان و خدمات سلامت روان به طور موثری تأثیر میگذارد.
مدتی است که سریالی به نام “افعی تهران” در شبکه نمایش خانگی پخش میشود و توانسته است توجه قابل توجهی از مخاطبان را به خود جلب کند. بخشی از این سریال به نمایش مراجعه شخصیت اصلی داستان به یک درمانگر یا تراپیست و جلسات رواندرمانی آنها اختصاص دارد. این موضوع بهانهای شده تا بتوانیم مطالبی درباره آگاهیبخشی و ذکر نکات مرتبط با این موضوع بیان کنیم.
دریافت های علمی
در یک تحقیق صورت گرفته در سال ۲۰۱۴ با عنوان “تصویرسازی رواندرمانی در رسانهها: تأثیر تماشای صحنههای رواندرمانی در فیلم و تلوزیون بر تصمیمگیری افراد درباره دریافت رواندرمانی”، پژوهشگران به نتیجهای رسیدند. آنها مشاهده کردند که تماشای صحنههای رواندرمانی در فیلم و تلوزیون توانایی تأثیرگذاری بر تصمیم افراد درباره دریافت رواندرمانی را دارد و باعث ایجاد نگاههای مثبت و منفی (در دو گروه مطالعه مجزا) نسبت به درمانگر و رواندرمانی میشود.
در سریال “افعی تهران”، شباهت چندانی بین صحنههای رواندرمانی در سریال و رواندرمانی در دنیای واقعی مشاهده نمیشود. این ممکن است به دلیل عدم مشورت با تخصصیان در این حوزه و بهخصوص تلاش برای اضافه کردن عناصر سینمایی به این صحنهها باشد که همواره تفاوتهایی با دنیای واقعی دارند.
رویکرد روانکاوی یا روانتحلیلی در روانشناسی با ادبیات، فلسفه و هنر ارتباطات چندانی دارد و همواره توجه فلاسفه، نویسندگان و هنرمندان را به خود جلب کرده است. بنابراین، فیلمها و سریالها که در آن یک بازیگر نقش درمانگر را بازی میکند، اغلب دارای رویکرد تحلیلی هستند. سریال “افعی تهران” نیز این قاعده را رعایت میکند و به نظر میرسد درمانگر در این سریال دارای نگاه تحلیلی و روانکاوی است. البته باید توجه داشت که درمانگر در این سریال به صورت دقیق و مشخصی تعریف نشده است، اما با توجه به نوع مداخلات او، احتمالاً رویکرد تحلیلی دارد.
دکوراسیون شلوغ اتاق درمان، زبان بدن ناهمکوک درمانگر، فاصله فیزیکی خیلی زیاد یا خیلی کم از مراجع، عدم توجه به حالات عاطفی مراجع، مرزگذاریهای خشک و فاقد همدلی، عدم برخورد حرفهای با موضوع هدیه گرفتن از مراجع و بسیاری فاکتورهای تخصصی دیگر نشان میدهند که جلسات رواندرمانی در این سریال با اصول و مفاهیم رواندرمانی حرفهای تفاوتهای قابل توجهی دارند.
به هر حال، باید تأکید کرد که سریال “افعی تهران” تنها مثالی از سریالها نیست که تصویر نادرستی از روانشناسی و رواندرمانی ارائه میدهد. برای حل این مشکل، نیاز به همکاری و تعامل متخصصان سلامت روان و صنعت هنر و رسانه وجود دارد. این همکاری و تعامل میتواند با استفاده از روش کار گروهی و بهرهگیری از قدرت و تأثیرگذاری فیلم و سریال، نگاه صحیحی به روانشناسی و رواندرمانی در جامعه را برای عموم افرادی که دانش تخصصی در این حوزه را ندارند، ایجاد کند. در ادامه، برخی از انتظارات واقعبینانه نسبت به رواندرمانی به اختصار توضیح داده شده است.
روان درمانی در دنیای واقعی
اگرچه تجربیات افراد درماننشده در حوزه رواندرمانی ممکن است بسیار متفاوت باشد، اما شکل و نحوه جلسات رواندرمانی به طور قابل توجهی به رویکرد درمانی، دلیل مراجعه به درمانگر و اهداف تعیین شده توسط فرد وابسته است. به طور کلی، رواندرمانی فردی به منظور تحقق تفکر، رفتار و روابط سالمتر انجام میشود. درمانگر از راهکارها و تکنیکهای مختلفی برای کمک به فرد استفاده میکند و هرکدام از این راهکارها ممکن است برای مشکلات و شخصیتهای مختلف مؤثر باشد. در زیر، برخی از سبکهای رواندرمانی محبوب و مؤثر به طور خلاصه توضیح داده شده است:
- درمان مراجع محور (Client-Centered Therapy): این رویکرد درمانی بر گفتگو و توسعه فرد تمرکز دارد. این رویکرد فرضیه میگذارد که افراد دارای توانایی و قدرت رشد و تصمیمگیری هستند و میتوانند راهحلهایی برای مشکلات خود پیدا کنند. درمانگر سعی میکند عواملی که ممکن است توانایی فرد در پیدا کردن راهحلها را محدود کنند را شناسایی کند و با کمک مراجع، آنها را برطرف کند.
- درمان شناختی-رفتاری (Cognitive-Behavioral Therapy – CBT): این درمان به افراد کمک میکند تا درکی عمیقتر از ارتباط بین افکار، احساسات و رفتارهای خود پیدا کنند. رویکردهای مختلف CBT میتوانند به تقویت خودآگاهی، توانمندیهای مقابله و سازش با محیط کمک کنند. در جلسات CBT، تلاش میشود تا افکار و رفتارهایی که منجر به مشکلات روانی شدهاند شناسایی شده و سپس با استفاده از تکنیکها و تکالیف خانگی، بر روی تغییر آنها کار شود.
- درمان روانتحلیلی (Psychoanalytic Therapy): این رویکرد درمانی بر این اصل تمرکز دارد که احساسات، افکار و رفتارهای فرد تحت تأثیر عوامل ناخودآگاه قرار دارند. در جلسات، درمانگر تلاش میکند تا با کمک مراجع، عوامل ناخودآگاهی را شناسایی کرده و آگاهی درباره آنها پیدا کند.
در حال حاضر، رویکردهای روانشناسی بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدهاند و شباهتهایی با یکدیگر دارند. اثبات شده است که این رویکردها در بهبود سلامت روانی افراد و جامعه مؤثر هستند و مراجعه به آنها با توقعات و انتظارات واقعبینانه میتواند به بهبود روانی فرد و جامعه کمک کند.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید