اولین مقصد سال نو وزیرخارجه به عمان است
به خاطر داشته باشید که برای مدت شش دهه، ایران و عمان روابط نزدیک و صمیمانهای را تجربه کردهاند، که این امر باعث شد تا حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان، مسقط را به عنوان اولین مقصد خارجی خود در سال ۱۴۰۳ انتخاب کند. وزرای خارجه ایران در حالت کلی، سالانه یک سفر به عمان […]
به خاطر داشته باشید که برای مدت شش دهه، ایران و عمان روابط نزدیک و صمیمانهای را تجربه کردهاند، که این امر باعث شد تا حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان، مسقط را به عنوان اولین مقصد خارجی خود در سال ۱۴۰۳ انتخاب کند. وزرای خارجه ایران در حالت کلی، سالانه یک سفر به عمان را در برنامه خود قرار میدهند. حدود ۱۰ ماه پیش، سلطان هیثم به تهران سفر کرد و این سفر توسط بسیاری به عنوان یک سفر تاریخی در نظر گرفته شد. برنامه این سفر این بود که پس از پنج دهه قطع ارتباط، روابط بین تهران و قاهره برقرار شود. اما تاکنون این اتفاق رخ نداده است. با این حال، پس از حضور سلطان هیثم در تهران، روابط بین ایران و مصر بهبود یافتند.
همواره در طول تاریخ، روابط بین ایران و عمان بر پایه همین پایهها و اصول چرخیده است.
بعضی از تحلیلگران اصولگرا معتقدند که از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، روابط بین ایران و عمان یک پیشرانه بیمانند داشته است. با این حال، نگاهی به سابقه روابط نشان میدهد که مسقط همواره به عنوان یک نقطه تکیهگاه برای تهران در بین کشورهای عربی محسوب میشده است و عمانیها، که ایران را نجاتدهنده سلطنت عمان میدانند، دلبستگی ویژهای نسبت به تهران دارند. این سطح ارتباط و احترام دوطرفه بین ایران و هیچ کشور یا دولت عربی دیگری وجود ندارد. در واقع، عمانیها به عنوان تسهیلگری در روابط ایران با سایر کشورهای عربی مانند مصر و عربستان نیز محسوب میشوند.
در دولت سیزدهم و با توجه به اینکه سیاست اصلی وزارت خارجه ارتباط با کشورهای منطقه بود، روابط با مسقط نیز مورد توجه قرار گرفت. با این حال، میزان ارتباط تقریباً برابر با گذشته حفظ شد. البته، سال گذشته در خردادماه، سلطان هیثم سفری به تهران داشت که به عنوان یکی از سفرهای مهم او در منطقه محسوب میشد.
عمان نقش واسطهای را که از جانب خود به آن اهمیت میدهد
مسقط همواره بهعنوان یک واسطه بین ایران و کشورهای غربی و عربی عمل کرده است. این نقش واسطهای بودن، مربوط به دیروز و امروز نیست و سابقهای بهاندازهٔ انقلاب اسلامی ایران دارد. اوج تلاشهای عمان در میانجیگری مربوط به مذاکرات هستهای بین ایران و غرب بوده است. با خروج ایالات متحده از برجام و تلاشهای دوباره برای بازگشت به توافق هستهای، مسقط بار دیگر به عنوان مکانی برای رایزنیها انتخاب شده است. در اسفندماه، خبری منتشر شد که بر اساس آن، ایران و ایالات متحده مذاکرات محرمانه با واسطهای در مسقط دربارهٔ مسئلهٔ غزه و اسرائیل و همچنین توافق هستهای داشتهاند. تهران ادعای این گفتگوهای غیرمستقیم بین تهران و واشنگتن را تکذیب کرده و اظهار کرده است که این گفتگوها تنها دربارهٔ مسئلهٔ برجام و گفتگوهای مرتبط با آن صورت گرفته است. هنوز مشخص نیست که آیا دو طرف با استفاده از واسطهگری مسقط، میتوانند جرقه دوبارهٔ گفتگوهای هستهای را در آینده ایجاد کنند یا اینکه صبر کنند تا پس از انتخابات سال ۲۰۲۴، راهحلی برای برجام در میان بگذارند.
اما مسائل مذکور تنها مواردی نیستند که عمان در آنها نقش واسطهگری را بازی کرده است. در دو دههٔ اخیر، دولت عمان تلاشهای میانجیگری خود را در خصوص بحث آزادی و تبادل زندانیان بین ایران و برخی از کشورهای غربی ادامه داده است. وساطت مسقط در ماجرای آزادی ملوانان بریتانیایی از ایران در سال ۱۳۸۶، آزادی سه آمریکایی متهم به جاسوسی از زندان اوین در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، آزادی نازنین زاغری و انوشه آشوری، دو شهروند ایرانی-بریتانیایی از زندان و بازگشت حدود نیم میلیارد دلار طلا وجوه ایران از بریتانیا که در اسفند ۱۴۰۰ رخ داد، و آزادی محمدباقر نمازی در ۱۳ مهرماه سال ۱۴۰۱ از جمله اقداماتی هستند که عمان در این زمینه انجام داده است. همچنین در سال گذشته، یک شهروند اروپایی نیز با استفاده از همین نوع واسطهگری توسط ایران آزاد شد و به بلژیک بازگشت.
نقطه ضعف روابط ایران و عمان میتواند در چندین جنبه مشاهده شود.
- اولاً، عدم تنوع و وابستگی زیاد به بخش نفتی در تجارت دو کشور میتواند یک نقطه ضعف باشد. با توجه به تنگناهای اقتصادی و قیود بینالمللی که بر ایران تحمیل شدهاند، تلاش برای تنوعبخشی و افزایش صادرات غیرنفتی به عمان وارداتی عمان به ایران میتواند روابط تجاری را قویتر و پایدارتر کند.
- دوماً، محدودیتها و مشکلات مربوط به ساختارهای بانکی و مالی نیز میتواند یک نقطه ضعف باشد. برای تسهیل و تسریع تجارت و ارتباطات مالی بین دو کشور، لازم است که مشکلات مرتبط با انتقال و تبادل ارز و همچنین دسترسی به خطوط اعتباری مناسب برطرف شود.
- سوماً، عوامل سیاسی و جغرافیایی نیز میتوانند تأثیرگذار باشند. نزدیکی عمان به خلیج فارس و اهمیت استراتژیک آن در منطقه، باعث شده تا روابط ایران و عمان تحت تأثیر قرار گیرند. تنشها و اختلافات سیاسی در منطقه ممکن است بر روابط دوجانبه تأثیر منفی داشته باشند و روند تجاری را متأثر کنند.
- در نهایت، عدم توسعهٔ کامل ظرفیتهای تجاری بین دو کشور و عدم بهرهبرداری بهینه از این ظرفیتها نیز میتواند یک نقطه ضعف باشد. این شامل توسعهٔ بیشتر زیرساختهای حمل و نقل، تسهیلات گمرکی و راههای ارتباطی میان دو کشور است که میتواند به افزایش همکاری و تجارت بین ایران و عمان کمک کند.
بنابراین، برای تقویت روابط ایران و عمان، باید به این نقاط ضعف توجه کرده و تلاش کرد تا موانع را برطرف و راههایی برای ارتقاء همکاریها و تجارت بین دو کشور ایجاد کرد.
منافع دوجانبه میان ایران و عمان
یکی از مسائل مهم و حل نشده میان ایران و عمان، بحث قرارداد گازی است. در سال ۲۰۰۵، یک قرارداد گازی بین دو کشور منعقد شد، طبق این قرارداد، ایران موظف بود روزانه یک میلیون متر مکعب گاز به عمان صادر کند. اما به دلیل مقاومت آمریکا و برخی از کشورهای منطقه، این قرارداد به عملیاتی درآمد. در سال ۱۳۹۲، قرارداد گازی بین ایران و عمان مجدداً منعقد شد، اما با خروج آمریکا از برجام، این بار نیز به عملیاتی درآمدنیمید.
امیدوار بودیم که با سفر سلطان هیثم به ایران در سال ۱۴۰۲، این مسئله به طور جدی پیگیری شود. اما هنوز نتیجهای از این تلاش به اطلاع عموم مردم نرسیده است. بحث قرارداد گازی ایران و عمان، یکی از موضوعاتی است که همچنان نیازمند رسیدگی و حل شدن است و تأثیر بزرگی بر روابط دوجانبه دارد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید