زایمان زن بابلی در برف با تلفن
واکنش شیرین و دلچسبی مردم در برابر کاری که معصومه مهرآور در لحظات بحرانی و نفسگیر انجام داد، همراه بود. خانم مهرآور، یک کارشناس مامایی 52 ساله است که از سال 1396 در مرکز ارتباطات اورژانس بابل مشغول به فعالیت است. او دارای 19 سال سابقه کار در زمینه مامایی است. این روزها، کارشناس مامایی […]
واکنش شیرین و دلچسبی مردم در برابر کاری که معصومه مهرآور در لحظات بحرانی و نفسگیر انجام داد، همراه بود.
خانم مهرآور، یک کارشناس مامایی 52 ساله است که از سال 1396 در مرکز ارتباطات اورژانس بابل مشغول به فعالیت است. او دارای 19 سال سابقه کار در زمینه مامایی است.
این روزها، کارشناس مامایی که در زبان مردم مورد توجه قرار گرفته است، درباره نحوه نجات نوزاد و مادرش توضیحاتی ارائه داد:
«زمانی که شیفتم را تحویل گرفتند اطلاع دادند یک مورد مادر باردار هست که نیا به کمک دارد. مادر باردار وهمسرش ساکن روستای جاجن بودند و قرار بود برای وضعحمل به بیمارستان بیاید اما به خاطر بعد مسافت و همچنین برفگیر بودن جاده، امکان انتقال مادرباردار به بیمارستان وجود نداشت.
نوزاد را هم گویا زنی که چهار پنج زایمان داشته، به دنیا آورده اما گریه نکرده بود.
مدتی بعد آقایی تماس گرفت و گفت زایمان انجام شده است و دیگر نیرو اعزام نکنید. با اهتمام به شرایط دردسترس نگران حال مادر و نوزاد بودم.
با پدر نوزاد تماس گرفتم وگفت نوزاد بعد ازبه دنیا آمدن هنوز گریه نکردهاست، این درحالی است که نوزاد به محض تولد باید بهطور کامل گریه کند.
من توضیحات لازم را دادم ومادر و پدرهم بهخوبی با اینجانب همکاری کردند وسرانجام صدای گریه نوزاد را شنیدم که هم باعث خوشحالی خودم و هم پدرومادرش شد.
تصور میکردم روند زایمان تمام شدهاست اما هنوز جفت دربدن مادرباقی مانده بود و برای همین با دو مانور دیگر که توضیح دادم، جفت هم خارج شد.
همزمان، همکاران هم به محل اعزام شدند اما بهدلیل بعد زیاد مسافت،40دقیقه بعد به آنجا رسیدند.
چون بهعنوان ماما اجازه تجویز داروداشتم، تجویزهای لازم انجام شد. نوزاد درمحیط استریلی متولد نشده بود از این رو تقاضا کردم او را به نزدیکترین بیمارستان منتقل کنند.»
به گفته مهرآور، علاوه بر او و همکاران اورژانس بابل، نیروهای هلالاحمر هم در این عملیات نجات حضور داشتند. او توضیح داد: “با توجه به برف سنگین در مسیر، همکاران نمیتوانستند حرکت کنند، اما با پاکسازی جاده، امکان تردد برای امدادگران فراهم شد. در اسفندماه 1401، با راهنمایی تلفنی و بدون انتظار رسیدن همکاران به محل، موفق شدم یک پسر دو نیم ساله را از مرگ نجات دهم.”
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید